28
Esfand
دوست دارم اینجوری فکر کنم که حتما حکمتی بوده که گوشیم یدفعه هنگ کرد و از بیان اومد بیرون و نذاشت که آرزوم رو منتشر کنم
چون گوشی من هنگ نمیکنه و از طرفی هم خلاف دلم نوشته بودمش.
اما بعد ها شاید دربارهش بنویسم.
اما این شب ها وقت خواستنِ...شب های رجب..
شب های رجب آرامشش یجور دیگه ست، با همین حال خوشی که داره باید با امام علی حرف زد، درد دل کرد، معامله کرد... ازش خواست..
محال که امیر مومنان بذاره ناامید برگردیم از در خونش..
از اون همه نوشته ای که پاک شد فقط بگم که دلم گرفته و که چگونگی اش را میداند...